Tuesday, January 22, 2013

شهدای ایران - طوبی زائرپور، پنجاه و پنج روز درسلّول انفرادی زندان سپاه بود، او را به سختی شکنجه دادند وبه شهادت رساندند.


شهدای ایران - طوبی زائرپور- پنجاه و پنج روز درسلّول انفرادی زندان سپاه بود، او را به سختی شکنجه دادند وبه شهادت رساندند  





یاران بهایی

شهدای ایران
طوبی زائرپور
 
وز لطافت که هست در طاووس
کودکان می کنند بال و پرش

خانم طوبی زائرپور (قره گزلو) در چهارم فروردین ماه 1310 شمسی در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش از ایل بختیاری و مؤمن به دیانت بهائی بود و مادر بعداً ایمان آورد. پدر چون از خانواده ای متموّل و وارث میراثی کلان بود، به دست افراد فامیل خود کشته شد و مادرش، طوبی را به دست خاله سپرد تا کسی از وجود این عزیز مطّلع نشود. طوبی در منزل خاله ی مهربان رشد و نمو نمود و نام « قره گزلو » از شوهر خاله به ایشان منتقل شد. طوبی از کلاس های درس اخلاق شروع نمود. خود مستعدّ یادگیری و عاشق و شیفته ی جمال قدم بود. در سال 1329 با جناب حیدر زائرپور ازدواج نمود. ثمره ی این ازدواج یک دختر و دو پسر است که هر سه مقیم آمریکا هستند. خانم زائرپور پس از ازدواج، دوباره تحصیل را شروع نمود و از دانشگاه پهلوی شیراز موفّق به اخذ لیسانس ادبیات فارسی گردید. در دبیرستان های کوثر و نظامیه در شیراز به سمت دبیر ادبیات فارسی مشغول به خدمت بود و در سال 1353 بازنشسته شد. در سال 1358 از خدمت به فرهنگ به علت تمسّک به دیانت بهائی محروم گردید. ایشان سال ها در لجنات نشر نفحات الله، مهاجرت، تربیت و اماءالرّحمن خدمت می نمود. به نمایندگی از محفل در لجنه ی جوانان شرکت می کرد و کلاس های متعدّد در زیر نظر ایشان مانند کلاس تعلیم زبان عربی و ایقان تشکیل می شد. منزل ایشان به روی جوانان که به نحوی خواستار دیدار ایشان و یا کسب فیض و مطالعه و سؤالات امری بودند، باز بود. چنان شخصیتی داشت که خرد و بزرگ همگی شیفته ی اخلاق ایشان بودند. در جریان انقلاب و مشاکل، تکیه ی کلامشان این بود: « هرچه را تعطیل کنند ما را از دیدار یکدیگر نمی توانند محروم سازند.»

طوبی خانم با جان و روح خود اصل کلام حضرت بهاءالله را دریافته و توانایی چشمگیری در انتقال آن پیام الهی داشت. شاگردان غیر بهائی نیز پس از خروج ایشان از فرهنگ، دوستی و محبّت خود را با طوبی خانم ادامه می دادند. در شب اوّل آبان ماه 1361 پاسداران اسلامی با حکم دستگیری از طرف دادستانی، به نام شخص دیگری که نامش قدسی زائری پور بود، به منزل ایشان وارد شدند. پس از مدّتی جستجو و گردآوری مقداری مطالب و مدارک، طوبای نازنین را با خود بردند. زمانی که ایشان با چشمانی بسته بر روی صندلی دادستانی نشسته بود، متوجّه حضور عدّه ی زیادی از احبّا شد. مدّت پنجاه و پنج روز در زندان سپاه در یک سلّول انفرادی که به زحمت برای خوابیدن یک نفر جا داشت، زندانی بود. در این مدّت او را به سختی شکنجه دادند، بایستی اعتراف می کرد که نامش قدسی زائری پور است و همچنین عضویت محفل روحانی شیراز را قبول می کرده است، که هیچ کدام صحّت نداشت. پس از شکنجه ی فراوان و شهید نمودن بقیّه ی اعضای محفل روحانی و قبول این که وی عضو محفل نبوده است، ظاهراً دست از ایشان برداشتند. در این مدّت فقط سه دقیقه از فاصله ی دور با افراد خانواده دیدار داشت. از فرستادن دارو برای درمان ایشان جلوگیری شد. سپس به زندان عادل آباد شیراز منتقل و با سایر احبّا در یک بند مسجون گردیدند. مایه ی دلگرمی دیگران و نمونه ای از شجاعت و شهامت، عاشق طبیعت و زیبایی، علاقه مند به زندگی و حیات بودند. همبندان می گفتند که در موقع غروب، کنار در کشیک می دادیم و ایشان روی چارپایه می رفتند و غروب آفتاب را با هیجانی تعریف می کردند که دیگران نیز محظوظ می شدند. آن پنجره ی کوچک، تنها وسیله ی ارتباط با دنیای خارج بود. در روز بیست و دوم اسفند ماه 1361 ایشان را برای بازپرسی بردند و دیگر به زندان برنگرداندند. هیکل عنصری ایشان با جناب محمودنژاد و جناب رحمت الله وفایی در یک محل به خاک سپرده شد. عزیزان بسیاری زندگی روحانی خود را مدیون آن روح بزرگوار هستند. یادش گرامی باد.



تلخیص و اقتباس از نوشته ی خانم فرزانه ثابت (زائرپور).

پروازها و یادگارها، صفحه 138، تألیف ماه مهر گلستانه.









1 comment:

  1. Emperor Casino: Slots, Jackpots & Video Poker
    With over 바카라 사이트 70+ 제왕카지노 online poker games to choose from, you'll be sure to find 샌즈카지노 some of the most popular High Limit Slots: Roulette, Blackjack, Slots, and more.

    ReplyDelete