دکتر مسیح فرهنگی
12 principles of Baha'i (تعالیم ۱۲ گانه بهائی)
دکتر مسیح فرهنگی
-----------------------
خبر شهادت جناب دکتر مسیح فرهنگی، عضو هیئت مشاورین قارّه ای در غرب آسیا، همراه با سه نفر دیگر از مومنین خدوم و مخلص امرالله، جنابان بدیع الله فرید، یدالله پوستچی و ورقا تبیانیان، در تاریخ سوم تیر ماه 1360 از رادیو ایران پخش شد. این خبر جامعه بهائی را سخت متأثر و متأسف نمود... تأسف یاران بیشتر به جهت قدرناشناسی عده ای بود که نفوس خیرخواه عالم انسانی را بدون م
----------------
یادداشت ها:
نقل از عندلیب، شماره اول زمستان 1360
-----------------------
خبر شهادت جناب دکتر مسیح فرهنگی، عضو هیئت مشاورین قارّه ای در غرب آسیا، همراه با سه نفر دیگر از مومنین خدوم و مخلص امرالله، جنابان بدیع الله فرید، یدالله پوستچی و ورقا تبیانیان، در تاریخ سوم تیر ماه 1360 از رادیو ایران پخش شد. این خبر جامعه بهائی را سخت متأثر و متأسف نمود... تأسف یاران بیشتر به جهت قدرناشناسی عده ای بود که نفوس خیرخواه عالم انسانی را بدون م
حاکمه شهید نمودند.
شهادت جناب دکتر فرهنگی، دوستان غیر بهائی را نیز حیرت زده ساخت زیرا آنان مطّلع بودند که او مدت سی و چند سال در مطب شخصی با حُسن سلوک و نهایت محبت با مردم رفتار می کرد. شغل دولتی نپذیرفته بود. او قلب خود را هدف تیر کسانی قرار داد که برای هدایت و تأمین سعادت آنها و نسل های آینده شان به میدان شهادت قدم گذارده بود.
خانواده فرهنگی، در قریه آرتون از محال طالقان زندگی می کردند. جناب مسیح فرهنگی در سال 1291 هنگامی که پدر و مادرشان از گیلان و شهسوار جهت ییلاق به طالقان می رفتند، در قریه ای از قراء شهسوار به نام لرزین متولد شد. پنج ساله بود که پدر تصمیم گرفت عائله را از طالقان به لنگرود منتقل نماید.
او در مدرسه ای که پدرش از مؤسسین آن بود و با عبا و عمّامه به تدریس ادبیات، فقه و عربی مشغول بود، وارد شد. در این مدرسه چند نفر از جوانان بهائی تدریس می کردند که با پدر، صحبت های تبلیغی را آغاز نمودند، ولی مدرّسین بهائی از عهده جواب سوالات آخوندی به آن پایه بر نیامدند. مبلّغی را که به کمک خواستند، جناب میرزا طرازالله سمندری بود (که بعدها به سمت ایادی امرالله انتخاب شدند). شبهای بسیار به بحث و مذاکره سپری شد، تا اینکه پدر به شرف ایمان فائز گردید.
جناب مسیح فرهنگی در نوجوانی به طهران مسافرت نمود و با هدایت غیر مستقیم پدر و شرکت مستمر در کلاسهای مشق نطق به معلمی آقایان سینا زاده و فاضل علوی در 15 سالگی به تصدیق امر بهائی موفق شد.
در سال 1316 از دانشکده پزشکی طهران فارغ التحصیل گردید. در ایام سربازی ازدواج نمود و همسرش پس از دو سال به دیانت بهائی گروید. در سال 1320 تحت امر حضرت شوقی افندی مبنی بر مهاجرت به قصد تبلیغ، خانواده فرهنگی، عازم عراق گردیدند ولی نظر به بیماری سخت یکی از فرزندان و قلّت دارو و گرمای طاقت فرسا، خانواده به ایران مراجعت نمودند. بنا به اشاره محفل روحانی در رشت ساکن شدند و او از مسافرتهای هفتگی به لاهیجان و سیاهکل غافل نمی ماند.
در سال 1328 به عضویت محفل روحانی ملی انتخاب گردید و مدت پنج سال هر ده روز یکبار با توجه به راههای آن ایام از رشت به طهران برای شرکت در جلسات محفل روحانی ملی مسافرت می نمود.
در سال 1333 به ملاقات حضرت شوقی افندی فائز شد. آن حضرت به او فرمودند: " مشاغل محفل ملّی کثیر است شما سعی کنید همه هفته شرکت فرمائید". چون این ایام مقارن با ابتدای نقشه ده ساله بود به اتفاق همسر و چهار فرزند و مادرشان و با وجود داشتن مطب پر رونق، عازم ترکیه شدند. جناب فرهنگی به عضویت محفل ملی ترکیه انتخاب گردید. رفت و آمد هر هفته برای شرکت در جلسات محفل ملی آغاز شد و پس از چندی به عضویت هیئت معاونت در تبلیغ منصوب شدند.
این سنوات سالهای پر برکتی از لحاظ تبلیغ در گیلان و مازندران بود که متأسفانه سکته قلبی برای ایشان حادث گردید. در سال 1347 به عضویت هیئت مشاورین قارّه ای در غرب آسیا انتخاب شد.
در دوران بازداشت هم به عنوان پزشک مشغول خدمت به سایر زندانیان بود زندانیان از نقش ایشان در تقویت روحیه داستانها می گفتند.
جناب دکتر فرهنگی علاوه بر اطلاعات امری و احاطه به الواح و آثار، نقاش خوش ذوقی هم بودند و به زبان های ترکی، عربی، فرانسه نیر تسلط داشتند. ایشان صاحب تألیفات متعددی نیز بودند.
شهادت آن بزرگوار در تاریخ سوم تیرماه 1360 در طهران واقع شد.
شهادت جناب دکتر فرهنگی، دوستان غیر بهائی را نیز حیرت زده ساخت زیرا آنان مطّلع بودند که او مدت سی و چند سال در مطب شخصی با حُسن سلوک و نهایت محبت با مردم رفتار می کرد. شغل دولتی نپذیرفته بود. او قلب خود را هدف تیر کسانی قرار داد که برای هدایت و تأمین سعادت آنها و نسل های آینده شان به میدان شهادت قدم گذارده بود.
خانواده فرهنگی، در قریه آرتون از محال طالقان زندگی می کردند. جناب مسیح فرهنگی در سال 1291 هنگامی که پدر و مادرشان از گیلان و شهسوار جهت ییلاق به طالقان می رفتند، در قریه ای از قراء شهسوار به نام لرزین متولد شد. پنج ساله بود که پدر تصمیم گرفت عائله را از طالقان به لنگرود منتقل نماید.
او در مدرسه ای که پدرش از مؤسسین آن بود و با عبا و عمّامه به تدریس ادبیات، فقه و عربی مشغول بود، وارد شد. در این مدرسه چند نفر از جوانان بهائی تدریس می کردند که با پدر، صحبت های تبلیغی را آغاز نمودند، ولی مدرّسین بهائی از عهده جواب سوالات آخوندی به آن پایه بر نیامدند. مبلّغی را که به کمک خواستند، جناب میرزا طرازالله سمندری بود (که بعدها به سمت ایادی امرالله انتخاب شدند). شبهای بسیار به بحث و مذاکره سپری شد، تا اینکه پدر به شرف ایمان فائز گردید.
جناب مسیح فرهنگی در نوجوانی به طهران مسافرت نمود و با هدایت غیر مستقیم پدر و شرکت مستمر در کلاسهای مشق نطق به معلمی آقایان سینا زاده و فاضل علوی در 15 سالگی به تصدیق امر بهائی موفق شد.
در سال 1316 از دانشکده پزشکی طهران فارغ التحصیل گردید. در ایام سربازی ازدواج نمود و همسرش پس از دو سال به دیانت بهائی گروید. در سال 1320 تحت امر حضرت شوقی افندی مبنی بر مهاجرت به قصد تبلیغ، خانواده فرهنگی، عازم عراق گردیدند ولی نظر به بیماری سخت یکی از فرزندان و قلّت دارو و گرمای طاقت فرسا، خانواده به ایران مراجعت نمودند. بنا به اشاره محفل روحانی در رشت ساکن شدند و او از مسافرتهای هفتگی به لاهیجان و سیاهکل غافل نمی ماند.
در سال 1328 به عضویت محفل روحانی ملی انتخاب گردید و مدت پنج سال هر ده روز یکبار با توجه به راههای آن ایام از رشت به طهران برای شرکت در جلسات محفل روحانی ملی مسافرت می نمود.
در سال 1333 به ملاقات حضرت شوقی افندی فائز شد. آن حضرت به او فرمودند: " مشاغل محفل ملّی کثیر است شما سعی کنید همه هفته شرکت فرمائید". چون این ایام مقارن با ابتدای نقشه ده ساله بود به اتفاق همسر و چهار فرزند و مادرشان و با وجود داشتن مطب پر رونق، عازم ترکیه شدند. جناب فرهنگی به عضویت محفل ملی ترکیه انتخاب گردید. رفت و آمد هر هفته برای شرکت در جلسات محفل ملی آغاز شد و پس از چندی به عضویت هیئت معاونت در تبلیغ منصوب شدند.
این سنوات سالهای پر برکتی از لحاظ تبلیغ در گیلان و مازندران بود که متأسفانه سکته قلبی برای ایشان حادث گردید. در سال 1347 به عضویت هیئت مشاورین قارّه ای در غرب آسیا انتخاب شد.
در دوران بازداشت هم به عنوان پزشک مشغول خدمت به سایر زندانیان بود زندانیان از نقش ایشان در تقویت روحیه داستانها می گفتند.
جناب دکتر فرهنگی علاوه بر اطلاعات امری و احاطه به الواح و آثار، نقاش خوش ذوقی هم بودند و به زبان های ترکی، عربی، فرانسه نیر تسلط داشتند. ایشان صاحب تألیفات متعددی نیز بودند.
شهادت آن بزرگوار در تاریخ سوم تیرماه 1360 در طهران واقع شد.
----------------
یادداشت ها:
نقل از عندلیب، شماره اول زمستان 1360
منبع: پروازها و یادگارها، ماه مهر گلستانه، چاپ شرکت سوپریم، 1371
No comments:
Post a Comment