Friday, October 19, 2012

جلال حکیمان - شهیدانی که در راه آزادی عقیده تا پای جان ایستادند


جلال حکیمان - شهیدانی که در راه آزادی عقیده تا پای جان ایستادند



شهیدانی که در راه آزادی عقیده تا پای جان ایستادند

جلال حکیمان

جناب حکیمان در سال 1298 در شهر کرمان در یک خانواده ی خدوم بهائی به دنیا آمد. پدر بزرگوارشان، جناب دکتر صادق، سال ها عضو و رئیس محفل روحانی کرمان و در بین یار و اغیار به حسن خُلق و خدمت به خلق مشهور بودند. جناب حکیمان تحصیلات ابتدایی و متوسّطه را در شهر کرمان به پایان رسانید و برای ادامه ی تحصیل و ورود به دانشگاه، به طهران عزیمت نمود. در رشته های ادبیات، فلسفه، علوم تربیتی و زبان انگلیسی فارغ التّحصیل شد.

معلومات امریه را در محضر دانشمندان امر از جمله جنابان فاضل یزدی، ناطق اصفهانی، فاضل مازندرانی، وحید کشفی، دکتر یونس خان افروخته و دیگران فراگرفت و بر اثر اشتیاق فراوان به مطالعه از این طریق مرتّباً معلومات خود را وسعت بخشید. در سیسان به امر تدریس اطفال و احبّا به خصوص نسوان اشتغال داشت. سه سال در کرمانشاه به سر برد و بقیّه ی عمر را در طهران به خدمات روحانیه پرداخت. در وزارت بهداری به عنوان مترجم استخدام و مورد اعتماد و احترام اولیای مربوطه بود و چون علاقه ی شدید به مطالعه داشت، بیشتر حقوق ماهانه ی خویش را صرف خرید کتب می نمود. چنانچه کتابخانه ی او را شامل چند هزار جلد کتاب دانسته اند.


وجودی بود وارسته و مظهر ادب و وقار. هرگز نفسی را نرنجاند و با عموم مردم با ظرافت و ادب و لطف رفتار می نمود. در سال 1979 از شغل خود بازنشسته گردید و فرصت یافت که نتیجه ی مطالعات خویش را به رشته ی تحریر درآورد. کتابی در پنج جلد به نام « رؤیا » تألیف و به محفل مقدّس روحانی ملّی بهائیان ایران برای تصویب تقدیم نمود. ضمناً محلّ سکونت خود را به اصفهان منتقل نمود و در همین شهر بود که در اکتبر 1982 به علّت ایمان به امر جمال قدم گرفتار و زندانی گردید. پس از چند ماه به طهران اعزام شد. در طهران ابتدا در زندان قصر و سپس در زندان اوین محبوس گردید تا اینکه در اوّل ماه می 1983 به درجه ی شهادت رسید. بستگانش بعد از یک هفته از شهادت او با خبر شدند.


نقل از عندلیب، شماره ی 13، زمستان 1363.

پروازها و یادگارها، صفحه 141، تألیف ماه مهر گلستانه.



No comments:

Post a Comment